باهار خانوم
يكشنبه, ۱۳ اسفند ۱۳۹۶، ۰۳:۴۴ ب.ظ
نوشته بودم یک مساله ای فکرم رو خیلی مشغول کرده . فکر میکردم یک اتفاقی افتاده و همین باعث شد هفته ی بدی رو پشت سر بذارم . دعوا . اعصابِ خورد . بیحوصلگی و ... امروز فهمیدم اوت اتفاق نیفتاده و علاوه بر اینکه خیلی خوشحال شدم خیلی هم بابت هفته ی بدی که گذشت غصه خوردم . باید جبرانش کنم . چند شب پیش "ع.ح" و خانواده رو دعوت کرده بودم . سر همین مهمونی با مامان دعوام شد . سر مسایلی که بین بابا و "ع.ح" اتفاق افتاده مامان دوست نداشت من دعوتشون کنم . ولی به نظرم هر رفتی باید یک آمدی داشتته باشه و من هم دعوت شون کردم . کارهام رو از دو سه روز قبل انجام دادم و خداروشکر این مهمونی هم به خوبی برگزار شد . قرار شد آخر هفته هم مادرشوهر جان بیان کمکم تا زود تر خونه تکونی رو شروع کنم. باهار جان داره میاد.
- ۹۶/۱۲/۱۳